مثال‌های قابل تاملی وجود دارد از مشابهت‌های ورزشکاران المپیک و آنچه سبب می‌شود مدیران در فرآیندهای اجرایی موفق باشند. 

مردم یک فرمول ساده برای موفقیت می‌خواهند، دوست دارند بشنوند که سریعتر دویدن یا بالاتر پریدن چگونه ممکن است و به ارزش و مشابهت آن در محیط کار واقف نیستند و اگر بتوانند این را درک کنند، در کار و تجارت نیز موفق ترند.

برای پیروزی در تجارت نیز می‌توانید سوالات زیر را با عمق بیشتری بنگرید.

چرا آقای بومن (مربی شنا) عمدا عینک فلپس (قهرمان شنا) را قبل از مسابقات شکست تا او را برای هر کاری آماده کند؟

چرا سیمون بایلز، ژیمناستیک کار آمریکایی که از بازی‌های توکیو کناره‌گیری کرد، امسال در پاریس پیروزمندانه درخشید؟

چرا مایل جانسون بخش اعظم پیروزی خود در مسابقات دو را مدیون مواهب طبیعی و ژنتیکی خود می‌داند؟

چرا پروژه‌های احداث ساختمان‌های المپیک ۴ سال زمان می‌برد آن هم برای مسابقه‌هایی که تنها چند دقیقه طول می‌کشد؟

موضوعاتی وجود دارد که موفقیت ورزشی و موفقیت تجاری را بهم مرتبط می‌کند.

موفقیت در بازی‌ها نیازمند فداکاری شدید و کار سخت است. برتری ورزشی بر تلاش افراد متعدد بنا نهاده شده و نه فقط یک فرد. افرادی که در پاریس روی سکو رفتند، انسانهایی با ویژگی‌های رقابتی و انعطاف‌پذیرند. ۱۰۰ درصد ورزشکاران حرفه‌ای قبل از مسابقات بخشی از وقت خود را صرف آماده سازی ذهنی می‌کنند. چیزی که در مدیران موفق نیز بسیار رایج است.

ورزشکارانی که در بازی‌ها مدال می‌گیرند، نه تنها از عزم و اراده فوق‌العاده‌ای برخوردارند بلکه  مواهب طبیعی و بی‌نظیری دارند.(اثر عوامل ژنتیکی و شانس و یا حتی عوامل محیطی). وظیفه مدیران تا حدودی شناسایی چنین سوپراستارهایست اما وظیفه واقعی آنها بهره بردن از نیروی کاریست که استعدادهای متفاوتی دارد.

تمرکز سخت روی برنده شدن می‌تواند سبب شکست شود. ورزشکاران نخبه بطور فزآینده‌ای دوست دارند به فرآیند پیروزی تکیه کنند. تمرکز برعملکرد به جای نتایج، شیوه‌ایست که در تجارت نیز مهم است.

فشار به تیم‌های ورزشی برای کوتاه کردن راههایی برای موفق شدن، می‌تواند منجر به فرهنگ سمی و تقلب آشکار شود همانطور که در شرکت‌ها ‌میتواند.

و در نهایت نگاهی ریزبینانه به روشی که المپیکی‌ها از مربیان خود بازخورد می‌گیرند و انگیزه‌ای که از تسلط بر یک مهارت دریافت می‌کنند، در محیط کار نیز کاملا سودمند است.

 

 

ترجمه : موسسه مطالعات اقتصادی بامداد

منبع: نشریه اوکونومیست