10 درس مهم و کاربردی از زبان یک کارآفرین
10 درس مهم و کاربردی از زبان یک کارآفرین، با تجربه 10 سال کارآفرینی
ساختن و توسعه یک کسبوکار، بسیار بسیار سخت است و با توجه به دادههای یک مقاله در مجله Entrepreneur 70 درصد کسبوکارهای کوچک تا 10 سالگی شکست میخورند. کارآفرین بودن کار هرکسی نیست و روحیههای خاص خود را میطلبد.
یکی از بهترین تجربههای من (Darius Foroux) در زمان شروع اولین کسبوکارم در سال 2010، کار با پدرم و یکی از مشاورین او در زمینه تجارت بود و همین موضوع باعث شد که مجبور نباشم به تنهایی با چالشهای کسبوکار مواجه شوم که به طرز چشمگیری باعث رشد منحنی یادگیری من شد. از همین بابت، هر بار با کارآفرینان جوان و بیتجربهای که راهنما و مشاوری در اطرافیانشان ندارند مواجه میشوم، سعی میکنم از هیچ کمکی در راستای رشد کسبوکارشان دریغ نکنم.
نکات پیش رو درسهای سختی در مورد کارآفرینی هستند که اکثر مردم هنگام شروع از آن آگاهی ندارند. اگر با دیدن این نکات احساس وحشت کردید، احتمالاً شما مناسب کارآفرینی نیستید. اما اگر این سختیها برایتان اهمیت نداشته باشد، احتمالاً کارآفرین خوبی خواهید شد.
1. حداقل 5 سال طول میکشد تا کسبوکار قدرتمند و پر رونقی بسازید.
این زمان در برخی کسبوکارها ممکن است 7 تا 10 سال باشد. بله! زمان زیادی است و باید بسیار صبور باشید.
شما هر روز از خواب بیدار میشوید، سر کار میروید و این کار را هر روز و طی سالها انجام میدهید. روزها و ماهها بدون پیشرفت معناداری میگذرند. اما همین گذر روزهاست که زیرساخت کسبوکارتان را خواهند ساخت. مولفههای زیادی دخیل در ایجاد یک کسبوکار پایدار هستند. ایجاد تیم، اعتماد مشتریان، نام برند تجاری، وب سایت، سیستم پشتیبان مشتری، حسابداری و .... حتی اگر نیرو و کمک زیادی داشته باشید، زمان زیادی طول می کشد تا همه چیز مرتب شود.
2. مشاغل جانبی ارزش ندارند، تمام تمرکزتان را روی کسبوکارتان بگذارید.
شروع یک کسبوکار جانبی در کنار کار ایده خوبی است، ولی وقتی متوجه می شوید که کسبوکار جانبیتان در حال رشد و پیشرفت است، منطقی است که تمام وقت روی آن زمان گذاشته و دیگر به عنوان کار جانبی به آن نپردازید.
شما نمیتوانید برای همیشه یک کارآفرین پارهوقت باشید. با این کار شما همیشه بیش از حد استرس داشته و در میانه کارمندی و کارافرینی زندگی میکنید. نه! این روش خوبی برای زندگی نیست. در نقطه ای از کارتان، تصمیم بگیرید که آیا می خواهید یک کارآفرین تمام وقت باشید یا خیر. هر دو اینها انتخاب خوبی است، ولی با توجه به روحیه و شخصیتتان مهم است مسیری را انتخاب کنید که در آن احساس خوبی داشته باشید.
3. به احتمال زیاد در چند سال اول شروع کسبوکارتان درآمد چندانی نخواهید داشت.
وقتی از نقطه صفر شروع میکنید، ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا به درآمدی که قبلا داشتهاید برسید. زمانی که به عنوان یک نویسنده تمام وقت مشغول به کار بودم، حدود 3 سال طول کشید تا به آن نقطه درآمدی برسم. اما در بعضی موارد درآمد نباید تنها دلیل شما برای داشتن یک کسبوکار باشد. برخی از افراد درآمد بالایی در کسبوکار خودشان ندارند ولی موارد دیگری در کسبوکارشان برای آنها رضایتبخش است.
به صاحبین بیزینسهای تک نفره و یا مشاغل با تیم کوچک فکر کنید. همه کسبوکارها حاشیه سود زیادی نداشته و این مساله اصلی نیست. موضوع اصلی و غیر قابل اغماض از نظر مالی در کسبوکار این است که نمیتوانید پول خودتان را به طریقی و در این راه از دست بدهید و انتظار داشته باشید که شاهد ضربهای جبرانناپذیر در کسبوکارتان نباشید.
4. بدون نظم، اولویتبندی و زمانبندی کارها، قطعاً شکست خواهید خورد.
من هرگز کارآفرین موفقی را ندیدهام که تنبل باشد. داشتن کسبوکار شخصی مستلزم کار سخت و بیش از پیش زمان گذاشتن است. این یک مسئولیت بزرگ برای شماست، شما دیگر کارمند نیستید که فقط در ساعات مشخصی کار کنید، پس در زمینه تجارت و کسبوکار باید دقیق و منضبط باشید.
در ادامه این مقاله ما این نکات را به شما پیشنهاد میکنیم:
فقط حرفش را نزنید، انجام دهید!
مدیریت زمان برای حضور به موقع در جلسات
اجرایی کردن اهداف
مقاوم باشید و جا نزنید.
در صورت انجام این موارد، به احتمال بالایی موفق خواهید بود.
5. شما به حمایت همسر و خانوادهتان نیاز دارید.
وقتی خانواده یا شریک زندگیتان تلاش شما در راستای موفقیت را دیده و از شما حمایت میکنند، ادامه این راه بسیار آسان خواهد شد. منظور من از حمایت، در درجه اول حمایت روحی است. اینکه افراد نزدیک شما به کاری که انجام میدهید اهمیت داده، شما را درک و در این راه حمایت کنند خیلی نتیجه خوبی خواهد داشت و باعث رشد و اطمینان خاطر شما از لحاظ روحی خواهد بود. بدون حمایت خانواده و نزدیکان کارتان سخت خواهد بود.
6. صاحبان کسبوکار همیشه در حال کار کردن و تلاش هستند.
برای یک کارآفرین ساعت کاری (9 تا 17 ) معنا ندارد. حتی در تعطیلات، مسائل مربوط به شغلتان در ذهن شما خواهد بود و این فقط بخشی از کارآفرین بودن است. این به معنای اعتیاد به کار نیست. بهعنوان یک صاحب کسبوکار، متوجه خواهید شد که مسئولیت اصلی شرکت و حرفهتان با شماست.
این احساس مسئولیت بسیار جذاب است و بدان معناست که اتفاقات و ریسکها در کسب و کار زیاد بوده و همیشه باید آمادگی رفع و رجوع آنها را داشته باشیم. بنابراین مادامی که مشکلات ظاهر شوند، شما آماده مواجه شدن با آن خواهید بود.
7. درست است که پرداخت مالیات و هزینههای جاری سخت است ولی قبول کنیم که بخشی از کار میباشد.
زمانی که اولین صورت حساب بزرگ مالیاتی خود را دریافت میکنید شوکهکننده خواهد بود. ولی این یعنی شما و تیمتان خوب کار کردید پس نگران نباشید.
اولین باری که مجبور به پرداخت دهها هزار یورو شدم، با حسابدارم تماس گرفته و گفتم: "رفیق، میتوانی برای کمتر شدن آن کاری انجام دهی؟ خندید و گفت: به پرداخت این مبلغ افتخار کن. برخی از کسبوکارهایی که من حسابرسی میکنم سودی نداشته بنابراین لازم نیست پرداختی انجام دهند. بنابراین به خودت افتخار کن که این حجم از مالیات را میپردازی"
8. اگر ایدههایی دارید ولی پولساز نیست یعنی در اولویت قرار ندارد!
به عنوان مدیر یک کسبوکار، گاهی اوقات احساس میکنید که دوست دارید کارهای سرگرمکنندهای در کسبوکار خود انجام دهید، مانند کودکی که برای اولین بار در خانه تنها است.
ایدههایی با اولویت بسیار پایین مثلا:
بیایید چند صندلی ماساژ بگیریم
چرا وب سایت و لوگوی خود را به طور کامل بازطراحی نمیکنیم؟
ما باید یک ویژگی جدید برای اپلیکیشن خود طراحی کنیم
با همه مشتریان جلسه حضوری برگزار کنیم و یک هدیه جالب در راستای بازاریابی به آنها بدهیم.
آیا به ماشین شرکتی نیاز داریم؟
درست است که برخی از این موارد در زمان مناسب معنا پیدا خواهند کرد اما اغلب موارد، اینها فقط ایدههایی صرفاً جالب هستند. اما سوال اینجاست: ایده شما چگونه به کسب درآمد شما کمک میکند؟ اگر جوابی به این سوال ندارید، پس لازم نیست انجامش دهید، بنابراین از ایدههای فانتزی دوری کنید.
9. تیم شما همه دارایی کسبوکارتان است.
نه تنها کارمندان شما، بلکه حسابدار، مشاور مالیاتی، گرافیست، نیروهای فریلنس و یا هر نیروی ثابت و یا پارهوقتی که دارید و با آنها به نوعی کار میکنید همه دارایی کسبوکارتان هستند.
در طول سالهای کارآفرینی با افرادی حرفهای روبرو خواهید شد که میتوانید به آنها اعتماد کنید. برای این افراد ارزش زیادی قائل شده و ارتباط خود را با آنها حفظ کنید، با این کار در زمان و هزینه صرفهجویی زیادی خواهید کرد چون در طول روند کسبوکارتان به این نتیجه خواهید رسید که نیروی کار حرفهای سخت پیدا خواهد شد.
10. مطمئن باشید که در صورت موفقیت، هرگز دوست ندارید به عقب برگردید.
مدیریت و داشتن یک کسبوکار واقعا سخت و استرسزاست است. استرس مالی، فراز و نشیبهای عاطفی، ناامیدی و کار زیاد همیشه همراه شماست. اما مطمئن باشید همه اینها ارزش موفقیت دارد، چون این کسبوکاری است که شما از هیچ بنا کردید.
من به شما قول میدهم پس از موفقیت به عقب نگاه کرده و خواهید گفت: "خوشحالم از اینکه این مسیر را طی کردم." شما از آن لحظه به بعد یک کارآفرین تمام عیار خواهید بود.
از شکستها و موفقیتهای خود در مسیر کسبوکار درس بگیرید. شکست و موفقیت دو عضو جدانشدنی از فرآیند کسبوکار هستند، اینکه شکست و موفقیت را تجربه کنید مهم نیست، اینکه از آنها درس بگیرید و در راستای بهبود شغلتان قدم بردارید مهمترین اتفاق است. حتی درس گرفتن از چیزهایی که برای شما موفقیت به ارمغان آورده است نیز به موفقیتهای بیشترتان کمک بزرگی خواهد کرد.
هر کارآفرین دارای مجموعهای منحصر به فرد از مهارت ها و ارتباطات است. هر کارآفرین در کسب و کار خود شرایط ویژهای دارد که لزوماً تصمیماتی که اتخاذ میکند برای شخص دیگری با شرایط دیگر کارساز نیست، بنابراین لازم است در تصمیمگیریهایتان هوشمندی داشته باشید و صرفاً فقط رویکرد دیگران در آن شرایط را در نظر گرفته و آنرا در کسب و کار شخصیتان عملی سازید.